مقتدی صدر روحانی نسبتا جوان شیعه، از معدود رهبران سیاسی عراق به شمار میرود که تمایلی به پنهان نگاه داشتن جاهطلبیهای روزافزون خود ندارد. هرچند او به دلیل داشتن این خصلت، شخصیتی منحصربهفرد در کشورش محسوب نمیشود، اما به این دلیل که جاهطلبیاش با آمیزهای از فرصتطلبی، جسارت و قوه تخیل عجیب همراه است، او را در میان اپوزیسیون داخلی عراق به فردی جذاب که سرمایهگذاری روی او حتما نتیجه لازم را خواهد داد، تبدیل کرده. حداقل محمد بن سلمان که اینگونه میاندیشد! روحانی جوان شیعه مقتدی صدر نیز ثابت کرده در راه توسعه نفوذ و اقتدار سیاسی مدنظرش از دادن هرگونه هزینه ابایی ندارد. اما چنین جسارتی در آینده، صدر را الزاما به یک نیروی تعیینکننده هم تبدیل خواهد کرد یا نه!؟ با توجه به شرایط کنونی عراق پاسخ قاطع مثبت یا منفی، مشکل و احتمالاً گمراهکننده خواهد بود. تحملی آزاردهنده است و تا تعیین حد و وزن نهایی نیروهای سیاسی منطقهای و بینالمللی تاثیرگذار و دخیل در عراق، برای پاسخ به این پرسش باید صبور باشیم. اما اینکه تصور کنیم صدر و جریان وابسته به او از چنین توانایی مستقلی برخوردارند! تصور باطلی است.
به همین دلیل برخی ناظران امور عراق معتقدند مقتدی صدر به عنوان یک نیروی سیاسی با رویکردی ایدئولوژیک و تبار خانوادگی معروف، به خوبی متوجه شده شرایط کنونی و آتی عراق، مولفههای مذکور را برای او بیاثر و فاقد موضوع خواهد کرد، اگر نتواند درباره مشروعیت ادعایی و تداومی خود متناسب با آینده عراق تصمیمی اتخاذ کند. درک ابتدایی صدر از شرایط عراق (صرفنظر از میزان درستی آن) ظاهراً وی را متقاعد کرده اولاً، با سایر نیروهای سیاسی که الزاما شیعه نبوده و ملیگرا هستند روابط نزدیکی برقرار کند. ثانیاً، برای بقاء، به رویکرد سیاسیاش در عرصه دیپلماسی بینالمللی، خصوصاً جهان عرب (مشخصا در خلیج فارس) جنبه فراگیرتری بدهد. بیشتر تحت تاثیر این تحلیل شخصی که سایر نیروهای سیاسی اوپوزیسیون درونی عراق، مانند ائتلافهای موسوم به متحدون، الوطنیه و العربیه به دلیل همسویی با قدرتهای منطقهای عرب، قادرند بر آینده عراق تأثیر پایدارتری داشته باشند.
اینکه چنین تحلیلی از اوضاع چقدر منطبق با واقعیت است؟ بحث دیگری است ون یاز به گذر زمان و چگونگی برداشت دولت آقای عبادی از اوضاع وخیم کنونی دارد. من قادر به ارزیابی مستقل این نکته با توجه به شدت بحران جاری ومواضع کردها در شمال عراق که آینده پرابهامی را در برابر ما قرار داده، نیستم. اما این احتمال را دور از ذهن نمیدانم که مقتدی صدر در ارزیابی و تحلیل نهایی ساختارشکنانه خود از توزیع سنتی منابع قدرت در عراق پس از صدام حسین، به این نتیجه رسیده باشد که به شکلی بیضیوار، دایره حوزه نفوذ خود را به سمت نیروهایی کشش دهد که ویژگی آنها بیش از نگاه به ایران، معطوف به کشورهای عربی خصوصاً در منطقه خلیج فارس است. در این میان آنچه میتواند بهغایت مهم باشد و ما نمیدانیم استراتژی تهران در مواجه با آن چگونه خواهد بود، حد عمق و وسعت تغییر و تحولات پیش روست که ظاهراً محدود به جریان صدر نبوده و دامنه وسیعتری از نیروهای عراقی مانند جریان حکیم را تحت تأثیر قرار داده است. دلیل این تغییر و تحولات چیست؟ و آیا الزاماً می توان از آنها نتیجه گرفت که در عرصه سیاسی آینده عراق، ایران با شرایط متفاوت و غیرقابل پیشبینی روبرو خواهد شد؟ نکاتی هستند که تحلیل آنها بسیار بسیار سخت است. عمدتاً به این دلیل که بسیاری از نیروهای سیاسی عراق به طور سنتی از جنبه سیاسی و ساختاری همواره متکی به ایران بودهاند. اما جابهجاییهای فیزیکی کنونی احزاب و نیروهای عراقی، چنین وفاداری را آیا تضمین ابدی میدهد؟ این سوال بسیار مهمی است.
سفر هفته گذشته مقتدی صدر به عربستان و استقبال محمد بن سلمان از او تحولی نیست که اهمیت آن به یک تیتر یا تحلیل خبری محدود باشد. با هر معیاری، تحولی بسیار مهم و ساختارشکن در بدنه سیاسی عراق بهشمار میرود. صدر پس از بازگشت از عربستان ادبیات سیاسی متفاوتی در پیش گرفته و میگوید نقطه نظرات مشترکی با رهبران عربستان دارد. آکادمی خاورمیانه به ما یاد داده مواضعی از این دست جدی گرفته شوند. اما هر چه هست منطقه خود را آماده روبهرو شدن با شرایط جدیدی میکند. هر چند شدت گرانش این تغییرات، احتمالاً به اندازهای نخواهد بود که بدنه سیاسی نیروهای سنتی عراقی را از متحد دیرینهشان ایران دور و یا در مقابل آن قرار دهد. اما علیالقاعده باید تحولات کنونی برای تهران مهم باشد. البته حضور و نفوذ ایران در عراق نکتهای نیست که بتوان آن را انکار کرد و یا نادیده گرفت. اما نحوه بازی، قدرت مانور و انعطاف ارتجاعی سیاست خارجی و منطقهای ایران در عراق نسبت به گذشته با پیچیدگیهایی روبهرو خواهد شد. اما اینکه تهران مترصد است چه استراتژی راهبردی پیش بگیرد؟ دقیقا نمیدانیم! فقط مطمئن هستیم شرایط به سهولت گذشته نخواهد بود.
matinmos@gmail.com
شرایط عراق، آینده پر ابهامی را در برابر ما قرارداده است. اما این احتمال دور از ذهن نیست که صدر در تحلیل نهایی و ساختارشکنانه خود از توزیع سنتی منابع قدرت، به این نتیجه رسیده که به شکلی بیضیوار، دایره حوزه نفوذ خود را به سمت نیروهایی کشش دهد که ویژگی آنها بیش از نگاه به ایران، معطوف به کشورهای عربی خصوصاً در منطقه خلیج فارس است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 696600
نظر شما